سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ
نقد فیلم و سریال
 

باسمه تعالی

آبروی سینمای ایران در «دهلیز»

نقدی بر فیلم سینمایی دهلیز

نوشته رامین جهانی

 

فیلم دهلیز اولین فیلم سینمایی بهروز شعیبی کارگردان جوان و جویای نام کشورمان است که در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نظر مساعد و مثبت خیل عظیمی از کارشناسان و منتقدان را به خود جلب کرد فیلمی که توانست دو سیمرغ بهترین فیلم بخش نگاه نو و بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کند و اگر برخی کج سلیقگی ها در هیئت داوران کمتر میشد میتوانست به موفقیت های بیشتری دست یابد.دهلیز اگر نگوییم بهترین فیلم جشنواره ولی به طور یقین یکی از سه فیلم برتر جشنواره سی و یکم بود که این میتواند گام مهم و رو به جلویی برای کارگردان جوان فیلم باشد. فیلمی آبرومند و قابل تامل که در آن شاخصه هایی مهم نظیر پایداری خانواده و ارزشهای اجتماعی بیش از پیش برجسته و پر رنگ به تصویر کشیده شده است.بهروز شعیبی بیشتر به عنوان بازیگر شناخته می شود و هنوز چهره نوجوانانه او در فیلم آژانس شیشه ای در نقش پسر حاج کاظم را از یاد نبرده ایم در این اواخر هم بازی روانی از او در نقش اصلی فیلم طلا و مس شاهد بودیم. شعیبی پس از اینکه در سمت دستیار کارگردانی ،کارگردانان بزرگ و به نامی چون حاتمی کیا و اسعدیان کسب تجربه کرد، کار خود را با ساخت چند تله فیلم آغاز کرد و در نهایت به ساخت دهلیز به عنوان نخستین اثر بلند سینمایی خود رسید. داستان دهلیز درباره زنی به نام شیوا با بازی هانیه توسلی است که همسرش بهزاد با بازی رضا عطاران به دلیل قتل غیر عمد به قصاص محکوم شده است. شیوا با فرزندش امیرعلی (محمدرضا شیرخانلو) زندگی می کند و برای تامین معاش و دخل و خرج زندگی در یک عینک سازی کار می کند. امیر علی فکر می کند که پدرش فوت کرده، شیوا به دنبال  نجات همسرش از زندان است و با شاکیان صحبت می کند و درصدد تهیه دیه مقتول می باشد. بعد از 5 سال شیوا، امیر علی را به ملاقات پدرش می برد. برخورد سردی بین پدر و پسر صورت می گیرد مخصوصا امیر علی ارتباط خوبی با پدر برقرار نمی کند. در ملاقات بعدی بهزاد برای امیرعلی یک اسب چوبی که نشان و نماد آزادی و استقامت است درست میکند و به او می دهد. بعداز ان روابط آنها رو به گرمی می رود شیوا رضایت همه را جلب کرده غیر از خواهر مقتول که اصرار بر اجرای قصاص دارد. در نهایت امیرعلی به خانه مقتول می رود و با زبانی کودکانه ، معصومانه و صادقانه طلب عفو و بخشش برای پدر می کند. فیلم از تدوینی مناسب و پیوسته برخوردار است و استفاده از کلوزآپ های بجا به خوبی تعاملات بین شیوا، امیرعلی و بهزاد را به تصویر می کشد.دهلیز به معنای دالان تاریک در فضای ورودی خانه های قدیمی است که در قسمتی از فیلم بهزاد به امیر علی در مورد دهلیز خانه مادربزرگشان و ترسی که از ورود به آن تا لحظه ای که به انتهای آن و روشنایی برسد صحبت می کند و نویسنده به درستی از کلمه دهلیز به مثایه استعاره ای از ارزش های رو به زوال جامعه استفاده میکند. جامعه ای که شبیه به یک دالان تاریک شده و باید از آن گذر کرد تا به روشنایی و سعادتمندی رسید. در فیلم شیوا نقش مهم و اصلی را ایفا می کند زنی که در جامعه ای بزرگ تنهاست اما کم نمی آورد. شیوا مسئولیت زندگی خودش و فرزندش را بر عهده گرفته و با صبر ، استقامت ، عشق و عفت و آبرو دنبال حفظ و پایداری خانواده است. با اینکه پنج سال از نبود بهزاد می گذرد اما شیوا حلقه ازدواج خود را بر انگشتان خود حفظ کرده ، حلقه ای که نماد و سمبل عفت ، پاکدامنی و پیداری خانواده است. وقتی بهزاد بعد از پنج سال مرخصی می گیرد و به خانه می آید روابط عاشقانه و خانواده محور به خوبی به نمایش در می آید.  شیوا برای حفظ بنیان خانواده، نظر مادر را مبنی بر طلاق رد می کند. شیوا که سمبل یک زن خانواده دوست و با حیا است سنگینی نگاه های اطرافیان را درک و تحمل می کند اما در مقابل مشکلات پا پس نمی کشد و مصمم و با اراده به راهی که در پیش گرفته که همانا جلب رضایت از خانواده مقتول است ادامه می دهد. مفهوم بخشش و عدم بخشش در دوصحنه از فیلم به تصویر کشیده می شود که به خوبی با بیننده ارتباط برقرار می کند . عدم بخشش همسایه در مقابل عذر خواهی امیرعلی بابت شکستن شیشه خانه شان و بخشش انتهای فیلم مادر مقتول که با ریختن اشک چشمی پاسخی مناسب به درخواست بخشش امیرعلی میدهد. صحنه های مربوط به ملاقات امیر علی و پدرش در زندان بسیار هوشمندانه و تاثیر گذار است مخصوصا صحنه های آهسته ای که از فوتبال بازی کردن پدر و پسر به تصویر کشیده می شود. بازی های خوب و به یاد ماندنی هر سه بازیگر اصلی فیلم هم از نقاط مثبت فیلم می باشد. بازی خوب،روان وساده هانیه توسلی در نقش مادری مهربان و همسری دلسوز و فداکار، بازی متفاوت رضا عطاران در نقشی جدی ، و در نهایت بازی به یاد ماندنی و دوست داشتنی امیر علی که به واقع یکی از پدیده های سینمای ایران است باعث شد تا از دهلیز به عنوان اثری ماندگار در سینمای ایران یاد شود. دهلیز در قالب قصاص به موضوع و مضمون ارزش های اجتماعی و اخلاقی جامعه می پردازد اما کارگردان فیلم بسیار هوشمندان قالب قصاص را از محوریت خارج می کند و به بازنمایی ارزش های راستین اخلاقی و اجتماعی نظیر گذشت، پایداری خانواده، استقامت، عفت و آبرو می پردازد. امروزه که در اکثر فیلم های روشنفکری و سکولار خانواده مذموم است و خانواده عفیف به سخره گرفته می شود(مثل فیلم جدایی نادر از سیمین)، فیلم دهلیز نقطه شروعی از پایان فیلم های سکولار است و تلنگری ست بر فیلم های روشنفکری که می توان در فضای روشنفکری هم از ارزش های اصیل اسلامی و اخلاقی دفاع کرد. در سینمایی که اکثر کارگردانان به فکر استفاده های ابزاری از زن هستند و در پی رنگ و رو دادن هرچه بیشتر به شخصیت های زن فیلم برای جلب توجه و تسخیر گشیه هستند، کارگردان دهلیز به خوبی بدون استفاده ابزاری از شخصیت زن فیلم خود نشان میدهد که می شود همچنان فیلم خوب ساخت و مهمتر اینکه می شود بدون نشان دادن روابط دختر پسری و نشان دادن روابط عجیب و غریب فیلم خوب و موفق ساخت و خوب هم فروخت. به واقع استقبال خوب مردم از فیلم دهلیز نشان داد که آنها دنبال فیلم خوب و خانواده محور هستند. مردم دوست ندارند فیلمی ببینند که بابت جواب دادن به نوجوان خود در مورد برخی اتفاقات فیلم عاجز باشند و شرم داشته باشند از آنچه که در فیلم می بینند. در دهلیز خبری از خیانت زن به شوهر نیست که هیچ بلکه شاهد وفای زن به عهد و پیمان خود نسبت به همسرش هستیم. در دهلیز خبری از آرایش های غلیظ و زننده نیست، خبری از حرف های سیاسی نیست خبری از سیاه نمایی جامعه نیست و مهمتر اینکه خبری از به زیر سوال بردن حکم قصاص هم نیست. شیوا با اینکه به دنبال رضایت خانواده شاکی و مقتول است اما به خوبی به حق مسلم آنها مبنی بر قصاص واقف است و با آگاهی از این موضوع در پی جمع اوری دیه و کسب رضایت احتمالی است. بعد از دیدن فیلم دهلیز خال خوبی به بیننده دست می دهد که این نکته مهم و اساسی این فیلم است که خوشبختانه در چند روز اخیر شاهد اقدامات و حرکات مثبت دست اندکاران و مسئولینی بوده ایم که با نمایش این فیلم توانسته اند کمک های زیادی برای زندانیان دیه جذب کنند و حتی افرادی بوده اند که بعد از تماشای فیلم رضایت به عفو و بخشش قاتل فرزند خود داده اند. شاید جامعه فعلی ما و به تبع آن سینمای ما باید از دالان تاریکی که در ان است گذر کند و راه گذر از ان هم احیای ارزش های اجتماعی است که دهلیز به خوبی به ان پرداخته است. امیدواریم دهلیز آغازی باشد برای حرکت رو به جلو و مثبت سینمای ایران در احیای ارزش های اسلامی دینی و راهی باشد برای اینکه هویت گمشده مان در سینمای امروز را بازیابیم انشالله  


[ چهارشنبه 92/5/30 ] [ 9:0 صبح ] [ رامین جهانی ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 24845

  • علمی
  • پنس
  • ضایعات